طی روزهای اخیر جمعی از روانپزشکان با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به وزیر بهداشت، نسبت به شرایط موجود ابراز نگرانی کردند.
به گزارش پایگاه خبری خبردارو، شرایط خاص کشور در حوزه اقتصادی دیر یا زود تاثیر خود را بر سایر حوزهها میگذارد و مشکلات متعددی در بخشهای مختلف پدیدار میشود. حالا نوبت به روانپزشکان رسیده است که با ابراز نگرانی، صدای خود را به گوش سیاستگذاران بخشهای مرتبط در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برسانند تا شاید از این طریق بتوانند شرایط بیمارانشان را بهبود بخشند.
در این نامه آمده است:«جناب آقای ده نمکی، وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی:
این روزها کمبود داروهای روانپزشکی به دغدغهای جدی برای بیماران، خانواده ها و روانپزشکان تبدیل شده است. متاسفانه داروهای پرکاربرد تولید داخلی چون فلوکستین که در درمان اختلالاتی چون افسردگی، اختلالات اضطرابی و وسواس کاربرد دارد در بازار وجود ندارد و داروی مهمی همانند کربنات لیتیوم که دارویی اصلی در درمان اختلال دوقطبی است هم بسیار کمیاب شده است. بماند که دارویی چون متیل فنیدیت یا همان ریتالین که داروی اختلال بیش فعالی و نقص توجه کودکان و نوجوانان است ماه هاست که کمیاب شده. کمبودی که منجر به نامه نگاری ریاست انجمن علمی روانپزشکان ایران با ریاست سازمان غذا و داروی کشور شده است»
شراط نابسامان اقتصادی و کاهش درآمد های ارزی کشور، واردات و تولید مواد اولیه دارو در کشور را با مشکلات جدی مواجه کرده است. این در حالی است که به علت کشش بالای اقتصادی دارو، امکان افزایش قیمت متعارف آن همسان با میانگین سطح تورمی وجود ندارد و از این رو صنعت دارو نیازمند حمایت های ویژه دولت است. هرچند به گفته مقامات غربی ایران از نظر غذا و دارو تحریم نیست، اما مقامات ایرانی این موضوع را رد میکنند که این مسئله میتواند به علت تحریم های بانکی و اخلال در امکان داد و ستد در تمامی امور باشد.
از طرفی با افزایش قیمت تمام شده داروها، بیماران باید برای تهیه دارو هزینه بیشتری پرداخت کنند. در شرایطی که پرداخت هزینه های معمول یک سرماخوردگی هم برای برخی خانواده ها مشکل است، طبیعی است که بسیاری از افراد نتوانند از پس مخارج و آزمایش های روانپزشکی بر بیایند اما عدم درمان به موقع بیماران میتواند سلامت اجتماعی سایر افراد را به مخاطره بیندازد.
یکی از نکات در درمان بیماری های اعصاب و روان، تدوام درمان است. تداومی که گاه با آزمون خطا همراه میشود و این نیازمند حوصله بیمار و دقت پزشک برای به حداقل رساندن این آزمون و خطا ها برای بهبود وضعیت بیمار است. مسئله دیگری که در نامه سرگشاده روانپزشکان نیز به آن اشاره شده است «نکته بعدی آن است که رسیدن به رژیم دارویی مطلوب برای یک بیماری چون اختلال دوقطبی یا وسواس معمولاً نیاز به آزمون و خطا دارد و تبدیل دارویی همانند فلوکستین یا لیتیوم کربنات به دارویی دیگر میتواند باعث عود یا کاهش اثر بخشی درمان شود، و داروهایی چون ریتالین هم بدیل مناسبی ندارد».
درمان اختلالات اضطرابی که رایج ترین اختلال در بین بیماران روانپزشکی است نیازمند ایجاد شرایط محیطی کم تنش و مناسب برای بیمار همراه با داروتراپی و ریشه یابی از طریق رواندرمانی است. حال اینکه استرسهای ناشی از کمبود داروهای این دسته از بیماران که منجر به سرگردانی و یا قطع موقت داروهایشان میگردد، منجر میشود بیمار استرس مضاعفی را متحمل شود: «از سویی کاهش یا احتمال کمبود دارو برای هر بیماری یا خانوادهی بیمار یک استرس فوقالعاده آزار دهنده و مضر است و حتی در بیماران روانپزشکی که استرس به عنوان یک عامل مهم عود به حساب میآید میتواند اثری مخربتر ایفا کند».
سال گذشته رئیس انجمن داروسازان تهران اذعان کرده بود که در آستانه بحران دارویی قرار داریم و این بخش متولی معینی ندارد. وزیر بهداشت نیز خرداد ماه امسال، در بیست و دومین نمایشگاه بین المللی هلث گفته بود «امسال از سختترین سالهای بعد از انقلاب است». اما آیا تدابیر ویژهای برای برون رفت از بحران داروهای روانپزشکی برای بیش از یک هفتم ایرانیان مبتلا وجود دارد؟
روانپزشکان در این نامه به درستی مراتب نگرانی خود را از بابت کمبود دارو به وزیر بهداشت انتقال دادند؛ اما شرایط متفاوت بیماران اعصاب و روان موضوعی است که رسانه ها و متولیان فرهنگی باید به آن ورود کنند.
بیش از ۱۲ میلیون ایرانی به اختلالات روانی مبتلا هستند
بیماری های اعصاب و روان نسبت به سایر بیماری ها شرایط ویژه ای دارند. بنا بر آخرین آمار منتشر شده از سوی وزارت بهداشت، بیش از ۱۲ میلیون ایرانی به اختلالات روانی مبتلا هستند. تفاوت عمده بیماری های اعصاب و روان با سایر بیماری ها غیرمشهود بودن این دسته از بیماری ها و نگاه متفاوت بیماران و افراد نسبت به درمان این بیماریها است.
بسیاری از مبتلایان به بیماری های عصبی از بیماری خود بی اطلاع هستند و یا براساس «مکانیسم انکار»، منکر هرگونه بدحالی و بیماری خود میشوند. با این اوصاف هیچ اقدامی برای مراجعه و درمان نمیکنند و تصورشان این است که هرکس به روانشناس و روانپزشک مراجعه کند، روانی است! این در حالی است که افراد سایکوتیک یا اصطلاحاً روانی، کاملاً از واقعیت قطع رابطه کردهاند و توان مراجعه به پزشک و رواندرمانگر و کمک به بهبود خود را ندارند.
تقویت این فرهنگ که بیماری های روانی مانند سایر بیماری های جسمی باعث خجالت و شرمندگی نیست، میتواند کمک شایانی به نحوه نگاه بیماران و افراد جامعه نسبت به پیگیری های درمانی و مصرف دارو به طور مداوم بکند.