محسن پرورش :کارشناس سرمایهگذاری و پژوهشگر اقتصادی.
به گزارش پایگاه خبری خبردارو، به دنبال اعلام خبر خریدن شرکت Allergan قیمت سهام شرکت AbbVie با ۱۷% سقوط، ۲۰ میلیارد دلار از ارزش بازار شرکت کاست.
در سوی دیگر بازار خوشحالی سهامداران Allergan از جریان نقدینگی ورودی به این شرکت و افزایش قدرت بازار و جهش درآمد شرکت به دنبال این معامله، قیمت سهم شرکت را به بالا پرتاب کرد.
با گذشت یک روز و در حالی که کماکان سرمایهگذاران در حال خروج از سهام AbbVie بودند، Geoffrey Porges آنالیست به نام و معتبر، یادداشتی منتشر کرد و نظر مثبت و امیدوارانه خود را به این ادغام توضیح داد.
ایشان اعتقاد دارد: ' ارزش همافزائیهائی ناشی از این ادغام میتواند به راحتی از ۲ میلیارد دلاری که اَبوی اعلام کرده است، بیشتر بشود'.
آن گزارش توانست ترمزی بر وحشت سرمایهگذاران و فرار آنها بشود و همچنین، فرصتی ایجاد کرد که چند آنالیست دیگر نیز نظر قدری مثبت خود را ارائه بدهند.
همراه با آن خوشبینی تحلیلی چند نفر از مدیران ارشد شرکت AbbVie با ورود به بازار ۳/۳ میلیون دلار سهم خریداری کردند.
مجموع این رویدادهای پشت سر هم در سه روز گذشته بخشی از سقوط قیمت را جبران کرد و قیمت سهم را از ۶۶/۷ دلار تا ۷۲/۷۲ دلار بالا کشید.
بحث.
اما، نمیتوان از این حقیقت روی گرداند که تحلیلهای اخیر - هر چند از آنالیستهای مشهور - کمی با خوشبینی همراه هستند و به شرط تحقق چند 'اگر'.
ابتدا اینکه AbbVie امیدوار است که همافزائی بین دو شرکت به بیشتر از ۲ میلیارد دلار صرفهجوئی در هزینههای عملیاتی در سه سال آینده منجر بشود.
واقعیت آن است که معمولا نمیتوان از سینرژیهای ادعا شده و تحقق میزان صرفهجوئی پیشبینی شده اطمینان داشت. به ویژه، در این ادغام نیمی از عملیات دارای همافزائی در بخش R&D و آن هم در مراحل اولیه آن قرار دارند.
به علاوه و با توجه به پورتفولیوی متفاوت این دو شرکت چه در بازار و چه در پایپلاین، موارد همافزائی زیاد و چشمگیری بین آنها وجود ندارند.
شاید بتوان گفت که تحقق صرفهجوئی مورد پیشبینی از محل سینرژیها روی کاغذ سادهتر است تا در عمل.
البته، دو شرکت چندین بخش دارای همپوشانی دارند که احتمالا در آینده نزدیک به تعدیل نیرو - بیشتر در الرگان - خواهد انجامید که در سال نخست هزینههای تعدیل بالا خواهند بود اما در ادامه از هزینههای عملیاتی شرکت جدید کم خواهد کرد.
وجه نگرانکنندهتر در این خرید برای سرمایهگذاران، میزان بدهی ایجاد شده خواهد بود. سنگینی آن بدهی مهمترین عاملی است که به واکنش منفی اولیه بازار منجر شد.
ریسکهای ناشی از افزایش هزینههای مالی، اختلالهای غیر قابل پیشبینی در جریانهای نقدی آینده به دلایل گوناگون که به تاخیر در بازپرداخت بدهی، افزایش بیشتر هزینههای مالی، تعدیل منفی درآمد هر سهم منجر بشوند از جمله ریسکهائی هستند که بازار با احتیاط آنها را نظاره خواهد کرد.
شرکت AbbVie میگوید در نخستین سال پس از نهائی شدن این معامله، سود هر سهم شرکت ۱۰% افزایش خواهد داشت و بازگشت سرمایه آن از هزینه سرمایهگذاری اَبوی بیشتر خواهد شد.
ضمن آنکه این پیشبینی به نظر منطقی و مطابق با قیمت سهام و تعداد سهام هر یک از شرکتها و شرکت جدید است، ریسک ناشی از بار بدهی در راه میتواند تمام این محاسبات را بر هم زند.
یکی از مواردی که در اعلامیه شرکت AbbVie به چشم میخورد، ابراز اطمینان از تقویت فروش محصولات الرگان در اثر قدرت تجاری، تخصص و زیرساخت بینالمللی AbbVie است.
اما، شاید بتوان فکر کرد که از جنبه فرهنگ سازمانی، انتقال رفتار شرکتی مانند AbbVie که سالهای درازی است به فروش خیرهکننده و بدون رقیب Humira یا به عبارتی تکیه به درآمد تک محصولی عادت کرده است، به یک پورتفولیوی متنوع و دارای بازارهای هدف متفاوت و گاهی بی ربط به یکدیگر، یک چالش مدیریتی جدی در بسیاری از سطوح و بخشهای سازمان به ویژه، توزیع، بازاریابی و فروش باشد.
همچنین، AbbVie اشاره کرده است که دو شرکت که در زمینههای ایمونولوژی، هماتولوژی، زیبائی پزشکی، علوم عصبی، چشمی، زنان و ویرولوژی، پیشتاز بازار هستند به یک شرکت جدید تبدیل خواهند شد.
جمله بالا را باید با دو احتیاط تفسیر کرد؛
نخست تک محصولهائی مانند هومیرا و بوتاکس ضمن پیشتاز جهانی بودن در اندیکاسیونهای خود، به معنی پیشتازی در یک حوزه نیستند که معمولا به سبدی از محصولات نیاز دارد،
دیگر آنکه با توجه به ویژگیهای بازارهای امروز ادامه جایگاه و نگهداشتن پیشتازی در چند حوزه بسیار دشوارتر از یک یا دو حوزه است. روند جهانی و همچنین، سابقه موفقترین شرکتهای داروئی جهان نیز نشاندهنده تمرکز بر حوزههای معدود است مانند دیابت، هپاتیت، انکولوژی و غیره.
با اضافه کردن وجوه قدرت این acquisition، پیشبینی آینده آن دشوارتر شده و تناقض بیشتری مییابد؛ به قول یکی از آنالیستهای جهانی 'این معاملهای است که دو شرکت مزبور را یا بزرگ میکند یا نابود'.