این روزها جامعه با اخبار و حوادث تلخ و ناگواری دست و پنجه نرم میکند. کمتر جایی را می توان سراغ داشت که شهروندان پیگیر آخرین اخبار نباشند و درباره آنها گفتوگو نکنند. در این میان کودکان شنوندگان ناخواسته تحلیلهای بزرگترها هستند، غافل از این که شنیدن این اخبار چه اثری بر روان و جسم کودکان میگذارد.
به گزارش پایگاه خبری خبردارو به نقل از ایرنا کودکی را تصور کنید که پدر و مادرش را سوالپیچ میکند. سوالهای او درباره صحنههای ناگواری است که در اخبار دیده است. پدر و مادر نمیدانند چه پاسخی بدهند. اخباری از حوادث کودکآزاری، جنگ، سیل، زلزله، حملههای نظامی و ترور. در چنین موقعیتی امنیت روانی و محیطی کودک به خطر میافتد و این یک تهدید بزرگ برای آینده و امنیت روانی کودکان است.
روانشناسان با تمرکز بر مطالعات آسیبشناسی اخبار رسانهها باور دارند با شدت گرفتن بمبارانهای اطلاعاتی توسط رسانهها و پوشش گزارشهای خبری حوادث ناخوشایند در همه حوزههای خبری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و...، کودکان بیشترین تشویش و نگرانیها را متحمل میشوند؛ تشویشهایی که ناشی از خبرهای تلخ است.
والدین باید هنگام پخش برنامههای خبری، در کنار کودکان باشند
علیرضا حسینی، استاد ارتباطات و کارشناس رسانه در این باره به ایرناپلاس میگوید: ببینید کودکان نباید از برخی اخبار دور بمانند و پدر و مادرها نیز نمیتوانند جلوی انتشار برخی اخبار ناگوار را بگیرند. نظریهپردازان معتقدند والدین یا مراقبان باید هنگام پخش برنامههای خبری، در کنار کودکان باشند تا میزان تلویزیون دیدن آنها را مدیریت کنند، زیرا بسیاری از کودکان زیر پنج سال نمیتوانند تحلیل واقعبینانهای از آنچه میبینند، داشته باشند.
حسینی توضیح میدهد: در ارتباطات برای خبرهای تلخ، عنوان خبرهای «سخت» مطرح شده است. خبر سخت چیست؟ مهمترین دلیل انتخاب عنوان خبر سخت، دشواری درک و فهمیدن همه عناصر، اجزا و اهداف پنهان در متن پیام یا همان خبرهاست. ریشه خبرهای سخت در بدفهمی اخبار توسط مخاطب کودک و نوجوان است. آنها خواسته یا ناخواسته خبرها را در رسانهها میشنوند، میبینند و در رسانههای اجتماعی پیگیری میکنند ولی الزاما آنچه را که دریافت کردهاند، به درستی درک و هضم نمیکنند.
کودکان قادر نیستند هدفهای نهفته در متن خبرها را درک کنند
این استاد ارتباطات میافزاید: مطالعات آسیبشناسی پوشش خبری بر این واقعیت تاکید میکند که کودکان به درستی قادر نیستند هدفهای نهفته در متن خبرها و گزارشهای رسانهای را درک کنند. این وضعیت در خبرهای تلخ و ناگوار بیشتر دیده میشود. چون رسانهها همه عناصر خبری شش گانه را به درستی برای مخاطبان آشکار نمیکنند. بسیاری اوقات حتی مخاطبان بزرگسال هم متوجه اهداف نهفته در متن خبرها و روند پوشش خبری نمیشوند؛ مخاطبان بزرگسال برای درک و هضم خبرهای سخت، نیازمند راهنمایی و مشاوره هستند، چه برسد به کودکان. پس این دسته از مخاطبان کم سن و سال همیشه با سوالهای بی جوابی مواجه هستند.
گفتوگو با کودکان درباره خبرهای سخت
وی ادامه میدهد: محافظت از کودکان در برابر گزارشهای خبری ناگوار، به راحتی امکانپذیر نیست و به جای آن، روانشناسان به خانوادهها و معلمها توصیه میکنند درباره اتفاق ها و رخدادهای پیرامون زندگی روزانه ما و کودکان صحبت کنند. رسانهها همیشه تشنه خبرسازی درباره این رخدادها هستند. گفتوگو درباره خبرهای سخت، باید متناسب با سن و سال کودکان و به زبانِ خود بزرگسالان، یعنی بالغگونه باشد. کودکِ ما در این وضعیت میفهمد که موضوع گفتوگو، کاملاً جدی است و باید همه دقت خود را برای درک وضعیت موجود به کار بگیرند.
حسینی توضیح میدهد: پدرومادر باید خیلی صریح و آشکارا به رخدادهای ناگواری که از طریق رسانهها منتشر شده است، اشاره کنند و از مواجه شدن با سوالهای مختلف کودکان نترسند. باید دانست سکوت کردن و پاسخ ندادن به این سوالها اول اینکه، بیفایده است و کودک کنجکاو ما به راحتی میتواند حدس بزند و پیش بینی کند که حتماً یک مشکلی پیش آمده است. دوم اینکه، کودک دچار بدفهمی میشود. پس لازم است از همان ابتدای گفتوگو با کودکان، موضوع خبرهای دشوار را مطرح کنیم تا کودکان برای فهمیدن بخشهای پنهان آن خبرهای سخت، سراغ پیگیریهای بیشتر نروند و همواره والدین خود را منبع اطلاعات درست بدانند و به آنها اطمینان کنند.
والدین باید از قبل درباره موضوع گفتوگو خوب فکر کرده و حتی اگر لازم است با مشاوران متخصص و افراد صاحب نظر مشورت کنند. داشتن برنامه هدفمند برای هدایت روند و مسیر گفتگو خیلی مهم است. پدر و مادر باید در زمان مناسب با کودک گفتوگو کنند. بعد از صرف شام که معمولاً همه اعضای خانواده هنوز دور هم هستند و برای جمع کردن و شستن ظرفها، به همدیگر کمک می کنند، شاید زمان مناسبی باشد. در زمان گفتوگو بهتر است فقط روی موضوع تمرکز کنند و همه حواسشان متوجه کودک باشد.
توجه به شنیدههای کودکان
این استاد ارتباطات بیان میکند: قبل از گفتوگو پدرومادر بفهمند کودک درباره موضوعات خبرهای ناگوار که از رسانهها شنیده، چه اطلاعاتی دارد و چه شایعاتی را شنیده است. تجربه بسیاری از والدین نشان میدهد وقتی خبر یک حادثه مثل بمبگذاری یا تیراندازی در مدرسهای منتشر شده، کودک آنها علاوه بر خبرهای رسانهها، اطلاعات بیشتری را به شکل شنیدهها و شایعهها هم از دوستان و همکلاسیهای خود به دست آورده است. دانستن این اطلاعات به والدین کمک میکند تا بدانند در ذهن کودک شان چه میگذرد و آن شایعات چقدر ذهن او را مشغول کرده است. قبل از گفتوگو، اجازه بدهند بچه آنها همه حرفهایش را بزند و آنها فقط سراپا گوش باشند. اصلاً لازم نیست وسط حرفهایش بپرند یا اظهارنظر کنند.
حسینی معتقد است که پدرومادر باید در روند گفتوگو، احساسشان را با بچهها در میان بگذارند. مهم این است که کودک شما، واکنش و احساس شما را ببیند و بتواند آن را حس و لمس کند. هرگز آنها را دست کم نگیرند، چرا که کودکان به خوبی و بهتر از بزرگسالان میتوانند بفهمند که شما هم مثل بقیه آدمها، سرشار از احساسات هستید و به سهم خودتان از رخدادها و حوادث ناگوار که درک آنها سخت است، ناراحت میشوید. لحظه طلایی دقیقاً همین جاست که شما احساسات خود را بروز میدهید و کودک شما هم آن را میبیند. آن لحظه زمان گفتوگوی اصلی درباره آن رخداد ناگوار است. لحظه طلایی را از دست ندهند و توجه و تمرکز کودکشان را در درست بگیرید. گفتن حقیقت همیشه کارساز است.
به زبانی که کودک متوجه شود، توضیح دهید
وی در توضیح بیشتر میگوید: در لحظه طلایی گفتوگو، واقعیتها را کنار هم قرار دهند و درباره اتفاق و رخدادهای پیش آمده، در سطح و به زبانی که کودک متوجه شود، توضیح دهند. به گوشههایی از خبرهای پخش شده از رسانه ها اشاره مختصری کنند ولی تاکید اصلی باید بر واقعیتها باشد، نه شایعات و حرفهای مردم. لازم نیست برای توضیح دادن، فلسفه بافی کنند و جدول و نمودار نشان دهند.
بچهها علاقهای به دانستن فلسفه وجودی پدیدهها ندارند. مثلا وقتی پدر و مادرها درباره مرگ و کشته شدن چند نفر در یک حادثه ناگوار صحبت میکنند، فقط تعریف مرگ را بگویند؛ اینکه شخص مُرده دیگر احساس ندارد، گرسنه و تشنه نمیشود، از چیزی نمیترسد و... در همین حال بگویند که خانواده شخص فوت شده و یا حادثه دیده، حتماً خاطرههای خوب و به یادماندنی از او دارند و این خاطرهها در ذهن و قلب همه دوستان او باقی میماند.
تجربه مواجهه با اخبار ناگوار برای کودکان غیرقابل جبران است
وی در پایان میگوید: در موقعیتهای غیرعادی مانند وضعیت کنونی جامعه ایران، موقعیت آنقدر خطیر است که شاید حواس ما از افراد آسیبپذیر مانند کودکان، افراد مسن، افراد دچار مشکلات روحی و یا جسمی مانند کسانی که مشکلات قلبی دارند پرت شود. کودکان به هیچ عنوان نباید در معرض چنین اخبار و به ویژه تصاویر خشونتبار قرار بگیرند. چنین تجربهای برای کودکان غیرقابل جبران است. یادمان باشد کودک بسیار هوشیار و مراقب است. کودک حتی اگر به صفحه موبایل یا تلویزیون نگاه نکند از میان صدای ویدیوها و یا مکالمات شما با دیگران در معرض محتوای آسیب زننده قرار میگیرد.
انتهای پیام